معماری و اقتصاد؛ چگونه بازار فرم میسازد؟
نویسنده: شهباز غفوری
اقتصاد، برخلاف تصور رایج، تنها عامل محدودکننده در پروژههای معماری نیست؛ بلکه یکی از نیروهای سازندهی فرم و فضاست. بازار، نه فقط بهعنوان منبع تأمین بودجه بلکه بهمثابه بستری برای تصمیمگیریهای طراحی عمل میکند. معماری، ناگزیر در دل مناسبات اقتصادی شکل میگیرد.
هزینهی ساخت، چرخهی بهرهبرداری، تحلیل بازگشت سرمایه، و حتی قیمت زمین، همگی در تصمیمگیریهای معماری دخیلاند. معمارانی که این واقعیت را نادیده میگیرند، اغلب با پروژههایی ناکام یا غیرقابل اجرا مواجه میشوند. در مقابل، درک سازوکار اقتصادی، میتواند به طراحیهایی منجر شود که هم زیبا و هم مانا باشند.
اما اقتصاد تنها عامل خارجی نیست؛ گاهی بهصورت زبان فرم نیز ظاهر میشود. فرمهایی که نمایانگر قدرت مالی، برندینگ یا نشانهگذاری در بازار هستند. از برجهای شیشهای شرکتهای چندملیتی تا خانههای لوکس طبقات خاص، فرم معماری اغلب بیانی از موقعیت اقتصادی است.
طراحی معمارانهای که به اقتصاد پاسخ ندهد، نه فقط غیرواقعگرا بلکه گاه حتی غیرمسئولانه است. بهویژه در شهرهایی با منابع محدود یا با بحران مسکن، نادیدهگرفتن واقعیتهای اقتصادی میتواند به تشدید نابرابری فضایی بینجامد.
معماری در پیوند با اقتصاد، باید نه تسلیمشده بلکه آگاه و خلاق باشد. معماری خوب، نه در حذف هزینهها بلکه در سازماندهی بهینه منابع و خلق ارزش در بستر بازار شکل میگیرد. در این معنا، اقتصادْ دشمن نیست، بلکه یکی از مصالح پنهان معماری است.