رد شدن به محتوای اصلی

پست‌ها

نمایش پست‌هایی با برچسب زبان‌شناسی

هفده اصل زیبایی‌شناسی ایرانی

۱۷ اصل زیبایی‌شناسی ایرانی نویسنده: شهباز غفوری زیبایی‌شناسی ایرانی نه مجموعه‌ای پراکنده از سلیقه‌ها و ذوق‌ها، بلکه شبکه‌ای ژرف و پیوسته از ادراک، معنا، فرهنگ و تجربه تاریخی است. در طول هزاران سال، از خط میخی ایلامی تا کاشی‌کاری صفوی، از باغ ایرانی تا خوشنویسی نستعلیق، و از خانه‌ای روستایی تا آیین‌های مردمی، نوعی نگاه ویژه به زیبایی در ایران شکل گرفته که با واژگان غربی به‌تمامی قابل وصف نیست. این یادداشت، با تکیه بر واژگان فارسی اصیل و تحلیل مفهومی، تلاش می‌کند ۱۷ اصل بنیادین این زیبایی‌شناسی را بازشناسایی و طبقه‌بندی کند؛ اصولی که نه تنها ریشه در رسوم دارند، بلکه همچنان قابلیت تفسیر و به‌کارگیری در هنر، طراحی، معماری و فرهنگ معاصر ایران را دارا هستند. نظام زیبایی‌شناسی ایرانی را باید نه صرفاً در جلوه‌های بصری، بلکه در ساختار ذهنی و هستی‌شناختی فرهنگ ایرانی جست. به همین دلیل، هر اصل معرفی‌شده، هم به‌مثابه یک تجربه حسی و هم یک نگرش وجودی قابل درک است. در ادامه، این ۱۷ اصل با شرح دقیق، تحلیل معنایی و جایگاه فرهنگی‌شان معرفی می‌شوند. ۱. زاستار (هم‌آوایی با خلقت): این اصل...

زبان‌شناسی مفاهیم کلیدی در شهرسازی

زبان‌شناسی مفاهیم کلیدی در شهرسازی نویسنده: شهباز غفوری زبان به عنوان نظامی از نشانه‌ها و معانی، نه تنها ابزار انتقال مفاهیم است بلکه در شکل‌گیری فهم ما از جهان و فضای زیست‌شده‌مان نقش بنیادی دارد. در حوزه شهرسازی، واژگان و مفاهیم کلیدی همچون بافت ، توسعه ، زیرساخت ، محله ، فضا ، هویت ، و پایداری تنها تعاریف فنی نیستند؛ بلکه حامل بار معنایی، تاریخی و گاه ایدئولوژیک هستند که بر تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌های شهری اثرگذارند. زبان‌شناسی به ما این امکان را می‌دهد که به ریشه‌های معنایی این مفاهیم بازگردیم و نحوه شکل‌گیری، تحول و کاربست آن‌ها را در گفتمان حرفه‌ای و عمومی تحلیل کنیم. بسیاری از اصطلاحات رایج در ادبیات شهرسازی، به ویژه در ترجمه و اقتباس از منابع غربی، دچار تغییر معنا یا کج‌فهمی شده‌اند که در نهایت به انحراف تصمیم‌گیری‌ها در برنامه‌ریزی و طراحی شهری منجر می‌شود. به عنوان مثال، واژه بافت در زبان فارسی بار معنایی خاصی دارد که در ترکیب با اصطلاحات تخصصی نظیر بافت فرسوده یا بافت تاریخی گاه دچار ابهام می‌شود. در حالی که در زبان انگلیسی واژه‌ه...

نقش تحلیل زبان در فهم تحولات شهری

نقش تحلیل زبان در فهم تحولات شهری نویسنده: شهباز غفوری زبان، به عنوان ابزار اصلی ارتباط انسانی، نقشی بنیادین در شکل‌دهی و بازنمایی مفاهیم شهری ایفا می‌کند. تحلیل زبان در مطالعات شهری به ما امکان می‌دهد تا چگونگی فهم و تفسیر فضاهای شهری توسط افراد و گروه‌های مختلف را بهتر درک کنیم و به رابطه میان گفتار، قدرت و فضای شهری پی ببریم. بسیاری از مفاهیم شهری که در ‌شهرسازی و سیاستگذاری به کار می‌روند، بار معنایی متنوع و گاه متضادی دارند. بررسی زبان به ما کمک می‌کند تا این تعابیر گوناگون را شناسایی کرده و از ابهام‌ها و سوءتفاهم‌ها جلوگیری کنیم. این امر در نهایت منجر به طراحی راهبردهای موثرتر و متناسب‌تر با بستر واقعی می‌شود. علاوه بر این، زبان می‌تواند ابزاری برای کنترل یا مقاومت در فضای شهری باشد. نحوه به‌کارگیری واژگان در رسانه‌ها، اسناد رسمی و گفتگوهای عمومی بر ساختار قدرت در شهر تاثیرگذار است و می‌تواند گروه‌های مختلف را در معرض نفوذ یا حذف قرار دهد. با توجه به این نکات، تحلیل زبان‌شناختی در مطالعات شهری باید به عنوان یک ضرورت علمی مورد توجه ق...

زبان و معماری: چگونه روایت‌ها معماری می‌کنند

زبان و معماری: چگونه روایت‌ها معماری می‌کنند؟ نویسنده: شهباز غفوری ما در جهانی زندگی می‌کنیم که پر از روایت است؛ از زبان گفتاری گرفته تا تصاویر، نشانه‌ها و حتی فضاهای معماری. معماری را می‌توان همچون یک زبان در نظر گرفت؛ زبانی که با فرم، ماده، مقیاس و فضا سخن می‌گوید. این زبان، مانند هر زبان دیگری، دارای دستور زبان، واژگان و ساختار است؛ اما با این تفاوت که مخاطب آن اغلب ناآگاهانه درگیر معنا می‌شود، بی‌آنکه ضرورتاً واژگان را بشناسد. در تاریخ معماری، همواره بناهایی بوده‌اند که حامل پیام‌هایی فراتر از عملکرد صرف خود بوده‌اند. از معابد باستانی تا برج‌های معاصر، هرکدام در ظرف زمانی خود، بازتابی از اندیشه، قدرت، زیبایی، ترس یا امید بوده‌اند. این توانِ روایت‌گری، از دل هماهنگی میان عناصر فرمی، فضایی و مادی بیرون می‌آید. اما معماری چگونه روایت می‌کند؟ نخست، از طریق رمزگذاری نمادین در فرم‌ها؛ طاق پیروزی، برج مراقبت، فضای مرکزی، خطوط تقارن و سلسله‌مراتب فضایی، همگی نشانه‌هایی هستند که پیام‌هایی فرهنگی، سیاسی یا مذهبی را منتقل می‌کنند. دوم، از راه تجربه فضا توس...