زیرساختهای تابآور برای آینده اقلیمی
نویسنده: شهباز غفوری
جهان معاصر بیش از هر زمان دیگری با چالشهای ناشی از تغییرات اقلیمی روبهرو است. سیلابهای ویرانگر، خشکسالیهای مکرر، امواج گرمای کشنده و طوفانهای غیرقابل پیشبینی، ساختارهای اجتماعی و اقتصادی جوامع را تهدید میکنند. در این میان، زیرساختها به عنوان ستون فقرات تمدن شهری، بیشترین آسیب را متحمل میشوند و در عین حال بیشترین ظرفیت برای مقابله با این بحرانها را نیز در اختیار دارند. زیرساختهای مقاوم برای آینده اقلیمی مانا رویکردی استراتژیک است که هدف آن تطبیق و بازآفرینی سیستمهای کالبدی و عملکردی شهرها با شرایط متغیر و پیشبینیناپذیر اقلیم جهانی است.
تابآوری در معماری و شهرسازی تنها به معنای مقاومت فیزیکی در برابر مخاطرات نیست، بلکه شامل توانایی سازگاری، بازسازی سریع و تداوم عملکرد حیاتی در شرایط بحران نیز میشود. یک زیرساخت مقاوم، سیستمی است که نه تنها ضربه را تحمل میکند بلکه پس از آن به سرعت بازمیگردد و حتی از بحران برای ارتقا و بازطراحی بهره میگیرد. این مفهوم به نوعی همان «یادگیری سیستمها» از طبیعت است؛ جایی که اکوسیستمها پس از هر اختلال، با تنوع و تکامل جدیدی ادامه حیات میدهند.
بر اساس گزارشهای سازمان ملل، تغییرات اقلیمی موجب افزایش فراوانی و شدت رخدادهای طبیعی میشود. به طور مثال، شهرهایی که پیشتر در معرض سیلاب نبودند، اکنون به دلیل افزایش بارشهای ناگهانی با خطر آبگرفتگی مواجه هستند. یا مناطقی که زیرساختهای انرژی آنها بر پایه شرایط معتدل طراحی شده بود، اکنون در مواجهه با گرمای شدید دچار بحران مصرف انرژی میشوند. در چنین شرایطی، زیرساختهای سنتی که بر اساس الگوهای مانا گذشته ساخته شدهاند، دیگر پاسخگوی نیازها نیستند و باید بازطراحی شوند.
طراحی زیرساخت مقاوم نیازمند ترکیب چند اصل کلیدی است:
- انعطافپذیری: سیستمها باید قابلیت تغییر و انطباق با شرایط جدید را داشته باشند؛ مانند شبکههای برق هوشمند که میتوانند بار مصرف را متعادل کنند.
- پراکندگی: تمرکز زیرساختی ریسک بالایی دارد. سیستمهای پراکنده مانند تولید انرژی محلی یا کشاورزی شهری میتوانند تابآوری را افزایش دهند.
- مانایی: استفاده از منابع تجدیدپذیر و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی، وابستگی به شرایط پرریسک جهانی را کم میکند.
- پیشبینیپذیری: تحلیل دادههای اقلیمی و مدلسازی پیشرفته به طراحان امکان میدهد سناریوهای مختلف را از پیش در نظر بگیرند.
بسیاری از شهرهای جهان به سمت توسعه زیرساختهای مقاوم حرکت کردهاند. به عنوان مثال، در هلند شبکههای پیچیده مدیریت آب طراحی شدهاند که نه تنها از شهرها در برابر سیلاب محافظت میکنند بلکه در شرایط عادی به عنوان فضاهای عمومی و تفریحی نیز استفاده میشوند. در نیویورک، پس از طوفان «سندی»، پروژههای متعددی برای ایجاد سواحل محافظ و ارتقای سیستمهای برق اضطراری اجرا شد. در کشورهای خاورمیانه، توجه به زیرساختهای خنکسازی طبیعی و مدیریت بهینه منابع آب، اهمیت ویژهای پیدا کرده است.
فناوریهای دیجیتال و هوش مصنوعی، ابزارهای کلیدی در مسیر توسعه زیرساختهای مقاوم هستند. سیستمهای هوشمند میتوانند دادههای اقلیمی را به صورت لحظهای تحلیل کرده و تصمیمات سریعتری برای مدیریت بحران بگیرند. «دوقلوهای دیجیتال» (Digital Twins) به عنوان مدلهای مجازی از شهر، امکان شبیهسازی بحرانها و طراحی واکنشهای بهینه را فراهم میکنند. همچنین استفاده از مصالح نوین همچون بتن خودترمیمشونده یا پوششهای فتوشیمیایی، عمر و مانایی زیرساختها را افزایش میدهد.
یکی از ابعاد مهم در بحث زیرساختهای مقاوم، عدالت اجتماعی است. آسیبپذیرترین گروهها معمولاً کسانی هستند که دسترسی کمتری به منابع دارند. بنابراین طراحی زیرساخت مقاوم باید به گونهای باشد که همگان از مزایای آن بهرهمند شوند، نه فقط گروههای خاص. برای مثال، توسعه فضاهای سبز شهری میتواند همزمان به کاهش اثر جزایر گرمایی کمک کند و در عین حال به عنوان فضایی عمومی برای اقشار مختلف عمل کند.
اگرچه توسعه زیرساخت مقاوم ممکن است در ابتدا هزینهبر به نظر برسد، اما در بلندمدت، بهعنوان یک سرمایهگذاری استراتژیک عمل میکند. هزینههای ناشی از خسارتهای اقلیمی، بازسازی و اختلال در خدمات حیاتی، بسیار بیشتر از هزینه طراحی و اجرای زیرساختهای مقاوم است. از این منظر، مقاومت اقلیمی نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت اقتصادی و اجتماعی است.
زیرساختهای مقاوم برای آینده اقلیمی مانا، چشماندازی است که تنها با همکاری میان شهرسازان، سایر تخصصها، سیاستگذاران و شهروندان محقق میشود. این رویکرد نشان میدهد که شهرها میتوانند نه قربانی تغییرات اقلیمی، بلکه بازیگران فعال در سازگاری و مقابله با آن باشند. ایجاد این زیرساختها، به معنای طراحی شهری هوشمند، مانا و انسانی است؛ شهری که نه تنها در برابر بحرانها مقاومت میکند بلکه از دل آنها، قویتر و پویاتر بیرون میآید.