رد شدن به محتوای اصلی

طراحی میدان‌های کم‌کربن

طراحی میدان‌های کم‌کربن: بازبرنامه‌ریزی رفتار شهری برای کربن خالص صفر

نویسنده: شهباز غفوری

وقتی از کربن خالص صفر در مقیاس شهری سخن گفته می‌شود، اغلب تمرکز بر ارتقاء زیرساخت‌ها، سامانه‌های انرژی محله‌ای یا به‌کارگیری فناوری‌های تجدیدپذیر در سطح شهر است. هرچند این عناصر حیاتی‌اند، اما تنها بخشی از معادله را پوشش می‌دهند. چالش عمیق‌تر و دگرگون‌کننده، هم‌راستا کردن حرکات روزمره، تصمیم‌ها و عادات شهروندان با اصول زندگی کم‌کربن است. طراحی شهری صرفاً چینش ساختمان‌ها و فضاهای باز نیست؛ بلکه شکل‌دهی به چشم‌انداز رفتاری جامعه شهری است. اگر معماری هنر قاب‌بندی فضا برای تجربه فردی باشد، طراحی شهری هنر ساختاردهی به رفتار جمعی در گذر زمان و قلمرو است.

در این نگاه، دستیابی به کربن خالص صفر در مقیاس طراحی شهری چیزی فراتر از نوسازی ساختمان‌ها یا کاشت درخت در بلوارهاست. این کار مستلزم خلق عامدانه «میدان‌های کم‌کربن» است؛ پیکربندی‌های فضایی و زیرساختی که به‌طور طبیعی مردم را به الگوهای حرکت و تعامل کم‌انرژی و کم‌انتشار سوق می‌دهند. این میدان‌ها نه با تابلو یا اجرای قانون، بلکه با ساختاری که کوتاه‌ترین، راحت‌ترین و لذت‌بخش‌ترین مسیرها همان کم‌کربن‌ترین مسیرها باشند، تعریف می‌شوند. وقتی محیط ساخته‌شده چنین باشد، رفتار پایدار دیگر یک مسئولیت اخلاقی نیست؛ بلکه به حالت پیش‌فرض زندگی شهری بدل می‌شود.

نخستین گام در طراحی این میدان‌ها، شناخت این واقعیت است که انتشار کربن شهری حاصل ترکیب «سامانه‌های ثابت» و «عادات متحرک» است. سامانه‌های ثابت شامل آرایش فضایی کاربری‌ها، پیوستگی شبکه‌های حمل‌ونقل و نیاز انرژی نهفته در ساختمان‌هاست. عادات متحرک شامل شیوه رفت‌وآمد، الگوهای خرید، فعالیت‌های فراغتی و حتی زمان‌بندی تعاملات اجتماعی می‌شود. طراحی شهری ظرفیت منحصربه‌فردی برای تأثیرگذاری همزمان بر هر دو حوزه دارد؛ با بازپیکربندی ساختارهای فیزیکی و بازبرنامه‌ریزی جریان‌های رفتاری.

برای نمونه، در حوزه جابه‌جایی، طرح‌های غالب قرن بیستم استفاده از خودرو را در اولویت قرار دادند و هندسه‌های گسترده‌ای پدید آوردند که فاصله میان کارکردها، نیازمند حمل‌ونقل وابسته به سوخت فسیلی بود. در چنین ساختاری حتی متعهدترین فرد هم نمی‌تواند بدون صرف زمان و هزینه راحتی، پیوسته گزینه کم‌کربن را انتخاب کند. در مقابل، میدان‌های شهری کم‌کربن، کارکردها را فشرده یا یکپارچه می‌کنند؛ خانه، محل کار، خدمات و فضاهای فراغت را در شعاعی قابل پیاده‌روی یا دوچرخه‌سواری قرار می‌دهند و آن‌ها را از طریق مسیرهای پیوسته و خوشایند؛ با سایه‌بان در تابستان و بادشکن در زمستان، به هم متصل می‌کنند.

با این حال، پیاده‌پذیری تنها مسئله فاصله نیست؛ مسئله تجربه است. مردم فضا را چون نقاطی روی نقشه طی نمی‌کنند، بلکه از چشم‌اندازهای حسی و عاطفی عبور می‌کنند. طراحی شهری با هدف کربن صفر باید به این ابعاد احساسی نیز توجه کند. مسیرهای سایه‌دار، شفافیت بصری، ریتم در نماها و تغییرات آگاهانه در فشردگی و گشودگی فضا، حس لذت و امنیت را تقویت می‌کنند. در چنین محیطی، پیاده‌روی یا دوچرخه‌سواری یک فداکاری زاهدانه نیست؛ بلکه عملی لذت‌بخش است. بهره‌وری انرژی حاصل می‌شود نه به دلیل آمار و ارقام، بلکه چون مسیر کم‌کربن همان مسیر مطلوب است.

فراتر از جابه‌جایی، میدان‌های کم‌کربن با یکپارچه‌سازی کارکردها عمل می‌کنند. توسعه کاربری مختلط، اگر به‌دقت تنظیم شود، نیاز به سفرهای طولانی را کاهش می‌دهد. محله‌ای که مسکن، محل کار، آموزش و فراغت را در نزدیکی هم جای دهد، بخش بزرگی از زندگی روزمره را بدون حمل‌ونقل موتوری ممکن می‌کند. با این حال، یکپارچگی صرفاً هم‌مکانی نیست؛ بلکه توالی و دیدپذیری نیز اهمیت دارد. طراحی شهری می‌تواند جریان‌ها را طوری تنظیم کند که انجام یک کار به‌طور طبیعی به کار بعدی پیوند بخورد، دفعات و مدت سفرها را کاهش دهد و شهر را به تسهیلگر رفتار کم‌کربن بدل کند.

فضای عمومی در این میان نقش محوری دارد. خیابان‌ها، میدان‌ها، پارک‌ها و سواحل تنها امکانات زیبایی‌شناختی یا تفریحی نیستند؛ بلکه ساختار پیونددهنده شهر کم‌کربن‌اند. در فضای عمومی خوب طراحی‌شده، مردم تشویق می‌شوند که وقت بگذرانند، تعامل کنند و بخشی از زندگی روزانه خود را در بیرون بگذرانند. این امر نه تنها بار انرژی فضاهای داخلی خصوصی را کاهش می‌دهد، بلکه فرهنگی از فضای مشترک و بهره‌وری منابع را تقویت می‌کند.

فناوری یک تسهیل‌گر است اما جایگزین هوشمندی طراحی نمی‌شود. حسگرهای هوشمند، روشنایی واکنشی یا سامانه‌های حمل‌ونقل اشتراکی می‌توانند عملکرد شهر را ارتقاء دهند، اما بدون چارچوب فضایی پشتیبان، تأثیر آن‌ها ناچیز خواهد بود. برای نمونه، طرح دوچرخه اشتراکی در شهری که مسیرهای امن و پیوسته ندارد یا مقصدها بیش از حد پراکنده‌اند، موفق نخواهد بود. در مقابل، در یک میدان شهری خوب طراحی‌شده، حتی مداخلات کم‌فناوری؛ مثل آبخوری یا نقاط استراحت سایه‌دار، می‌توانند اثرات بزرگی بر تحرک فعال بگذارند.

میدان شهری کربن صفر باید به کربن نهفته مصالح نیز توجه کند. سنگفرش‌ها، نیمکت‌ها، پایه چراغ‌ها و عناصر منظر همگی دارای ردپای مواد اولیه‌اند. انتخاب مصالح کم‌کربن، طراحی برای تعمیرپذیری و استفاده از منابع محلی می‌تواند انتشار نهفته را کاهش دهد. دوام طراحی‌شده بیشترین تأثیر را دارد؛ عناصری که دهه‌ها کار می‌کنند، نیاز به جایگزینی پرکربن را کاهش می‌دهند.

عدالت اجتماعی جدایی‌ناپذیر از این برنامه است. میدان شهری کم‌کربنی که فقط برای برخی گروه‌ها قابل دسترسی باشد یا جوامع آسیب‌پذیر را جابه‌جا کند، در مأموریت بوم‌شناختی خود شکست می‌خورد. کربن صفر باید یک وضعیت جمعی باشد، نه یک امتیاز فردی. این یعنی ادغام مسکن مقرون‌به‌صرفه، حمل‌ونقل عمومی و خدمات ضروری در این میدان‌ها و توزیع عادلانه منافع کاهش انتشار؛ از هوای پاک تا خیابان‌های آرام و سبک زندگی سالم.

زیبایی‌شناسی شهر کم‌کربن بر فناوری‌های نمایشی یا برندسازی سبز سطحی تکیه ندارد؛ بلکه از هماهنگی مشهود میان فرم فضایی و عملکرد زیست‌محیطی شکل می‌گیرد. بلواری سایه‌دار که ستون فقرات اجتماعی محله است، باغ باران که زمین بازی هم هست، یا میدان بازار با برق خورشیدی، تجلی فرهنگی از طراحی است که بوم‌شناسی و شهرگرایی را هم‌راستا می‌کند.

دستیابی به این هدف، نیازمند بازآموزی نگاه طراح شهری و تغییر اولویت سیاست‌گذار است. نگاه باید انتشار را نه اعداد انتزاعی، بلکه پدیده‌ای فضایی ببیند—متجلی در ترافیک، جزایر حرارتی، کاربری‌های پراکنده و فضای عمومی بلااستفاده. سیاست باید از تشویق پروژه‌های سبز منفرد به جای دادن معیارهای کربن صفر در ذات ضوابط کاربری، راهنمای طراحی خیابان و توافق‌های توسعه تغییر کند.

گذار به کربن صفر در مقیاس طراحی شهری یک دستاورد یک‌باره نیست. شهرها سامانه‌هایی پویا هستند که در پاسخ به فشارهای اقتصادی، اجتماعی و محیطی تکامل می‌یابند. میدان کم‌کربن باید انعطاف‌پذیر باشد؛ توان جذب فناوری‌های جدید، تغییر الگوهای جابه‌جایی و نیازهای جمعیتی بدون ایجاد وابستگی پرکربن را داشته باشد.

در نهایت، طراحی میدان‌های کم‌کربن یعنی هم‌راستاکردن ساختارهای عمیق زندگی شهری با محدودیت‌های جوی سیاره. انتشار کربن صرفاً محصول جانبی فعالیت اقتصادی نیست؛ بلکه امضای فضایی نحوه زندگی جمعی ماست. کار طراح شهری در این زمینه، بازشکل‌دهی این امضاها به الگوهایی است که می‌توانند بدون فرسودن شرایط بوم‌شناختی پایدار بمانند. بدین ترتیب، طراحی شهری نه فقط یک رشته شکل و عملکرد، بلکه یک عمل قیمومیت سیاره‌ای می‌شود.

مطالب پرخواننده

شیکیتا گانای؛ پذیرش آن‌چه نمی‌توان تغییر داد

شیکیتا گانای؛ پذیرش آن‌چه نمی‌توان تغییر داد نویسنده: شهباز غفوری «شیکیتا گانای» (Shikata ga nai) عبارتی است ژاپنی که به‌سادگی می‌توان آن را به این معنا ترجمه کرد: «کاری نمی‌توان کرد» یا «چاره‌ای نیست». اما فراتر از یک جمله‌ی ساده‌ی تسلیم، این مفهوم در فرهنگ ژاپنی ریشه‌ای عمیق در واقع‌گرایی، تاب‌آوری و نگاه کاربردی به محدودیت‌های زندگی دارد. ژاپنی‌ها با گفتن این عبارت، در برابر شرایطی که فراتر از کنترل آن‌هاست، حالت پذیرش فعالانه‌ای اتخاذ می‌کنند. نه از سر انفعال، بلکه برای آن‌که نیروی ذهنی و عاطفی خود را بر آن‌چه می‌توان تغییر داد متمرکز کنند. در بسیاری از موقعیت‌ها، انسان‌ها با پدیده‌هایی روبه‌رو می‌شوند که خارج از اراده و اختیار آن‌هاست: از بلایای طبیعی تا اشتباهات تاریخی، بیماری، مرگ، شکست‌های ناگهانی یا بی‌عدالتی‌های ساختاری. در این موقعیت‌ها، انکار، خشم، یا مقاومت مداوم، تنها منجر به فرسایش ذهنی و سردرگمی بیشتر می‌شود. شیکیتا گانای، روشی برای مدیریت این واقعیت‌هاست؛ نه با فرار، بلکه با پذیرش خردمندانه. این پذیرش البته به معنای کنار کشیدن از اق...

میهن دوستی: تعلق، فردیت و همبستگی انسانی

میهن‌دوستی: تعلق، فردیت، و همبستگی انسانی نویسنده: شهباز غفوری میهن‌دوستی، در ساده‌ترین معنای خود، به احساسی از تعلق و علاقه به سرزمینی گفته می‌شود که فرد در آن زاده شده، زیسته یا به آن احساس خانه‌بودگی دارد. این احساس، برخلاف بسیاری از برساخته‌های ایدئولوژیک، نه محصول مهندسی اجتماعی بلکه بازتابی از تجربه‌ی زیسته، حافظه‌ی بدنی، خاطره‌ی جمعی و پیوندهای عاطفی انسان با مکان است. میهن‌دوستی برآمده از تماس طولانی‌مدت فرد با یک اقلیم، زبان، سبک زیست، فضای شهری، معماری، و روابط انسانی خاص است که در گذر زمان بدل به بخشی از موجودیت شخصی می‌شود، بی‌آنکه الزاماً مستلزم نفی دیگران یا حذف تفاوت‌ها باشد. این احساس، در شکل اصیل و طبیعی خود، هم‌زاد فردیت است. انسان می‌تواند به مکان خود دلبسته باشد، بی‌آنکه این دلبستگی را به نفرت از مکان‌های دیگر یا انسان‌های متفاوت ترجمه کند. درست برخلاف ملی‌گرایی که بر همگن‌سازی اجباری تکیه دارد، میهن‌دوستی به تفاوت‌ها احترام می‌گذارد؛ زیرا نقطه‌ی آغاز آن، فرد است نه «ملت» به‌مثابه یک کل انتزاعی. در میهن‌دوستی، فرد با تمام ویژگی‌های انسانی‌اش، از...

دومینوی سقوط پایتخت

دومینوی سقوط پایتخت، مصوبه «صدور پروانه ساخت در اراضی ذخیره» توسعه و نامانا با اولویت درآمدزایی نویسنده: شهباز غفوری چند روز پس از تصویب این مصوبه، نگرانی‌های متخصصان و دست‌اندرکاران عرصه‌ی شهرسازی دامن پایتخت را دربرگرفته است. هدف اعلام‌شده برای افزایش درآمدزایی و تسهیل ساخت در زمین‌هایی با وضعیت توسعه‌ای نامشخص، در عمل به سیاستی منجر شده که بدون بررسی فنی، امنیتی و محیط‌زیستی، زمینه‌ساز خسارت‌های طولانی مدت برای شهر خواهد بود. ارجحیت درآمد بر امنیت کالبدی: این طرح در شرایطی اجرایی شد که هیچ تضمینی برای ساخت ایمن ساختمان‌ها و تجهیزات خدماتی ارائه نمی‌دهد. پروانه‌هایی که صرفاً بر مبنای درآمد فروخته می‌شوند، بدون آنکه تکنولوژی مناسب مقاوم‌سازی، سیستم‌های ایمنی یا مانایی محیطی بررسی شده باشند، صادر می‌شوند. در نتیجه، ممکن است در مناطقی با خاک حساس یا در مرزهای خطر فرونشست یا ایستایی روبه‌رو شویم. نبود حضور کارشناسی شهرسازان: بررسی تأثیر نتیجه این تصمیم بر طراحی‌های شهری، زیرساخت و کیفیت عمرانی شهری، حتی به صورت حداقلی هم انجام نشده است. مهندسان عمران یا برنامه‌ریز...

بازسازی، نه بازمعماری

بازسازی، نه بازمعماری: تأملی بر مسابقه طراحی برای ساختمان شیشه‌ای نویسنده: شهباز غفوری ساختمان شیشه‌ای صداوسیما، از آثار ماندگار دفتر عبدالعزیز فرمانفرمائیان، تنها یک بنای اداری نیست؛ بلکه بخشی از حافظه‌ فضایی و رسانه‌ای ایران است. این ساختمان که در اواخر دهه ۱۳۴۰ طراحی شد، از نمونه‌های برجسته معماری بروتالیستی در سطح آسیا و حتی جهان به‌شمار می‌رود. ترکیب شفافیت مدرن در نمای شیشه‌ای با صراحت سازه‌ای بتن، در کنار نسبت‌های فضایی هوشمندانه، این اثر را به نمادی از آفرینش معماری در بستر فرهنگ ایرانی بدل کرده است. ساختار حجمی، نقشه‌ها و مواجهه دقیق این ساختمان با محورهای شهری پیرامون، نشان از درکی عمیق از هم‌نشینی عملکرد، فرم و معنا دارد. در چنین سطحی از اصالت و استناد، هرگونه اقدام برای بازتعریف فرم یا برگزاری مسابقه‌ طراحی می‌تواند با خطر کاستن از لایه‌های حافظه‌ معماری همراه شود. رویکرد بازسازی در اینجا نیازمند دقتی فراتر از نوآوری است؛ و وفاداری به اصالت را طلب می‌کند. اعلام استفاده از الگوی مسابقه معماری برای بازسازی این بنا از سوی نهادهای متولی، و ارجاع به ت...

میهن دوستی و ملی‌گرایی؛ دو رویکرد متفاوت به تعلق و هویت

میهن‌دوستی و ملی‌گرایی؛ دو رویکرد متفاوت به تعلق و هویت نویسنده: شهباز غفوری میهن‌دوستی و ملی‌گرایی، دو مفهومی هستند که در نگاه نخست، شباهت‌های زیادی به هم دارند، اما در باطن، تفاوت‌هایی بنیادین و تعیین‌کننده میان آن‌ها وجود دارد. این دو رویکرد، هر یک نحوه‌ای متفاوت از فهم تعلق به مکان، هویت جمعی، و نقش فرد در اجتماع را عرضه می‌کنند؛ تفاوتی که نه تنها در حوزه نظری، بلکه در عمل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز پیامدهای عمیقی دارد. در این یادداشت، به مقایسه‌ی این دو مفهوم می‌پردازیم تا بتوانیم روشن‌تر دریابیم که چرا تمایز میان میهن‌دوستی و ملی‌گرایی بیش از آن‌که ظاهری باشد، ماهوی است. در اصل، میهن‌دوستی احساسی است طبیعی، زیسته، و ریشه‌دار در تجربه‌ی فرد با مکان و زمان. فرد میهن‌دوست، محل تولد، زیست، و خاطرات خود را دوست دارد، بی‌آنکه این دلبستگی مستلزم حذف یا انکار دیگران باشد. میهن‌دوستی بر پایه‌ی احترام به فردیت هر انسان شکل می‌گیرد و فرد را در مرکز تجربه قرار می‌دهد. برعکس، ملی‌گرایی ساختاری ایدئولوژیک است که هویت جمعی را به شکل انتزاعی و یکپارچه تعریف می‌کند و افراد ر...

هفده اصل زیبایی‌شناسی ایرانی

۱۷ اصل زیبایی‌شناسی ایرانی نویسنده: شهباز غفوری زیبایی‌شناسی ایرانی نه مجموعه‌ای پراکنده از سلیقه‌ها و ذوق‌ها، بلکه شبکه‌ای ژرف و پیوسته از ادراک، معنا، فرهنگ و تجربه تاریخی است. در طول هزاران سال، از خط میخی ایلامی تا کاشی‌کاری صفوی، از باغ ایرانی تا خوشنویسی نستعلیق، و از خانه‌ای روستایی تا آیین‌های مردمی، نوعی نگاه ویژه به زیبایی در ایران شکل گرفته که با واژگان غربی به‌تمامی قابل وصف نیست. این یادداشت، با تکیه بر واژگان فارسی اصیل و تحلیل مفهومی، تلاش می‌کند ۱۷ اصل بنیادین این زیبایی‌شناسی را بازشناسایی و طبقه‌بندی کند؛ اصولی که نه تنها ریشه در رسوم دارند، بلکه همچنان قابلیت تفسیر و به‌کارگیری در هنر، طراحی، معماری و فرهنگ معاصر ایران را دارا هستند. نظام زیبایی‌شناسی ایرانی را باید نه صرفاً در جلوه‌های بصری، بلکه در ساختار ذهنی و هستی‌شناختی فرهنگ ایرانی جست. به همین دلیل، هر اصل معرفی‌شده، هم به‌مثابه یک تجربه حسی و هم یک نگرش وجودی قابل درک است. در ادامه، این ۱۷ اصل با شرح دقیق، تحلیل معنایی و جایگاه فرهنگی‌شان معرفی می‌شوند. ۱. زاستار (هم‌آوایی با خلقت): این اصل...

حافظه‌ای که زنده نیست

حافظه‌ای که زنده نیست نویسنده: شهباز غفوری نظم ذهنی، برای بسیاری، از طریق ثبت و طبقه‌بندی پیوسته‌ی افکار و ایده‌ها حاصل می‌شود. عده‌ای برای این منظور به سراغ سیستم‌های یادداشت‌برداری دیجیتال می‌روند؛ ساختارهایی که نوشتن را به معماریی از پوشه‌ها، پیوندها و بازیابی‌های بعدی بدل می‌کنند. در نگاه نخست، چنین سامانه‌ای نشانه‌ای از کنترل ذهنی، دقت فکری، و پایداری معناست. اما زیر این ساختار منظم، روندی پنهان جریان دارد: ایستایی تجربه و مرگ تدریجی تفکر در لحظه. ذخیره‌سازی، اگر به عادت تبدیل شود، به‌جای اینکه به گسترش ظرفیت ذهنی منجر شود، به تمرکز بر گذشته‌هایی می‌انجامد که دیگر نه واقعی‌ هستند، نه مفید. آنچه روزی به انگیزه‌ای زنده پیوند داشت، حالا در قالب فایل‌ها و پوشه‌هایی بی‌جان قرار گرفته است که تنها به شرط مراجعه‌ای دوباره، دوباره فعال می‌شوند و اغلب هرگز نمی‌شوند. ذهن، در این مسیر، از زیستن در اکنون بازمی‌ماند و به مدیریت انبارهای شناختی مشغول می‌شود. هر نوشته‌ای، به‌محض آن‌که برای بایگانی تولید شود، بخشی از قابلیت سیال خود را از دست می‌دهد. ایده‌ها، به‌جای اینکه ابزارهای ح...

کربن صفر: فراتر از اصول معماری احیاگر

فراتر از کربن صفر: اصول معماری احیاگر نویسنده: شهباز غفوری مفهوم ساختمان‌های کربن صفر؛ یعنی سازه‌هایی که به‌اندازه انرژی مصرفی خود تولید می‌کنند، گامی مهم در مسیر معماری مانا محسوب می‌شود. با این حال، در مواجهه با چالش‌های پیچیده اقلیمی، صنعت معماری به سمت چشم‌اندازی بلندپروازانه‌تر حرکت کرده است: معماری احیاگر. طراحی احیاگر تنها به کاهش آسیب قانع نیست؛ هدف آن بازسازی و غنی‌سازی اکوسیستم‌ها، ارتقای کیفیت زندگی انسان و تقویت پیوندهای اجتماعی است. در این دیدگاه، ساختمان‌ها نه موجودیت‌های منفعل، بلکه بازیگرانی فعال در بهبود محیط زیست تلقی می‌شوند و نگرشی جامع به پایداری ارائه می‌کنند که فراتر از معیارهای انرژی است و شامل تنوع زیستی، چرخه‌های آب، مصالح و رفاه اجتماعی نیز می‌شود. اگر پایداری به کاهش آسیب تمرکز دارد، احیاگری به مشارکت مثبت می‌اندیشد. معماری احیاگر ساختمان‌ها را به عنوان عاملان اکولوژیک و اجتماعی در نظر می‌گیرد؛ سازه‌هایی که می‌توانند کربن جذب کنند، خاک را بازسازی کنند، آب را تصفیه کنند و سلامت ذهنی و جسمی کاربران را ارتقا دهند. این تغییر پارادایم نشان‌دهنده درکی ...

زبان‌شناسی مفاهیم کلیدی در شهرسازی

زبان‌شناسی مفاهیم کلیدی در شهرسازی نویسنده: شهباز غفوری زبان به عنوان نظامی از نشانه‌ها و معانی، نه تنها ابزار انتقال مفاهیم است بلکه در شکل‌گیری فهم ما از جهان و فضای زیست‌شده‌مان نقش بنیادی دارد. در حوزه شهرسازی، واژگان و مفاهیم کلیدی همچون بافت ، توسعه ، زیرساخت ، محله ، فضا ، هویت ، و پایداری تنها تعاریف فنی نیستند؛ بلکه حامل بار معنایی، تاریخی و گاه ایدئولوژیک هستند که بر تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌های شهری اثرگذارند. زبان‌شناسی به ما این امکان را می‌دهد که به ریشه‌های معنایی این مفاهیم بازگردیم و نحوه شکل‌گیری، تحول و کاربست آن‌ها را در گفتمان حرفه‌ای و عمومی تحلیل کنیم. بسیاری از اصطلاحات رایج در ادبیات شهرسازی، به ویژه در ترجمه و اقتباس از منابع غربی، دچار تغییر معنا یا کج‌فهمی شده‌اند که در نهایت به انحراف تصمیم‌گیری‌ها در برنامه‌ریزی و طراحی شهری منجر می‌شود. به عنوان مثال، واژه بافت در زبان فارسی بار معنایی خاصی دارد که در ترکیب با اصطلاحات تخصصی نظیر بافت فرسوده یا بافت تاریخی گاه دچار ابهام می‌شود. در حالی که در زبان انگلیسی واژه‌ه...

مصالح زنده: میسلیوم، جلبک و کامپوزیت‌های باکتریایی

مصالح زنده: میسلیوم، جلبک و کامپوزیت‌های باکتریایی نویسنده: شهباز غفوری مفهوم مصالح زنده مرز میان زیست‌شناسی و ساخت‌وساز را دگرگون کرده است. برخلاف مصالح سنتی که ماهیتی بی‌جان و ایستا دارند، مصالح زنده قادر به رشد، سازگاری و حتی خودترمیمی هستند. این مصالح با بهره‌گیری از میکروارگانیسم‌ها، سلول‌های گیاهی و سایر عوامل زیستی، سامانه‌هایی پاسخگو و احیاگر برای محیط ساخته‌شده ایجاد می‌کنند. میسلیوم، جلبک و کامپوزیت‌های باکتریایی به‌عنوان نامزدهای پیشرو در آینده طراحی زیست‌یکپارچه در حال ظهورند و تولید کم‌کربن، چرخه‌های حیات بسته و ویژگی‌های زیبایی‌شناسانه نوینی را ارائه می‌دهند که مرز میان طبیعت و معماری را محو می‌سازد. میسلیوم: شبکه‌های قارچی به‌عنوان عناصر سازه‌ای میسلیوم، شبکه ریشه‌ای قارچ‌ها، به‌عنوان ماده‌ای سبک و زیست‌تخریب‌پذیر برای ساخت‌وساز مورد توجه قرار گرفته است. زمانی که بر روی ضایعات کشاورزی پرورش یابد، به پانل‌هایی متراکم و اسفنج‌مانند تبدیل می‌شود که ذاتاً مقاوم در برابر آتش و عایق حرارتی هستند. امروزه کامپوزیت‌های میسلیومی در بسته‌بندی و سازه‌های مو...