رد شدن به محتوای اصلی

چشم‌انداز بازارهای املاک تهران در تابستان؛ عدم توازن منابع و بازار

چشم‌انداز بازارهای املاک تهران در تابستان؛ عدم توازن منابع و بازار

نویسنده: شهباز غفوری

در آستانه تابستان؛ بازارهای املاک تهران نشانه‌هایی از تحرک‌های متفاوت در نواحی گوناگون شهر از خود بروز داده‌اند. این تحرک نه صرفاً بازتابی از افزایش تقاضای مسکن، بلکه حاصل هم‌زمانی مجموعه‌ای از متغیرهای اقتصادی، جمعیتی و سیاستی‌ست که باید با احتیاط تحلیلی ارزیابی شوند. در فضای کنونی، احتمال افزایش نرخ تورم عمومی کشور بین ۱۰ تا ۲۰ درصد قابل انتظار است؛ نرخی که به‌طور غیرمستقیم تأثیر محسوسی بر قیمت تمام‌شده ساختمان، نرخ اجاره و ارزش‌گذاری دارایی‌های ملکی خواهد داشت.

منطقه‌بندی تهران نشان می‌دهد که بازارها به‌شدت ناپیوسته عمل می‌کنند. مناطقی مانند منطقه ۱ و ۳، با دارایی‌های ممتاز و محدودیت عرضه زمین، احتمالا در تابستان پیش‌رو با رشد قیمتی بیش از نرخ تورم مواجه خواهند شد. در این نواحی، سرمایه‌گذاران عمدتاً تمایل به حفظ دارایی در قالب املاک داشته و کاهش قدرت خرید عمومی تأثیر مستقیم بر رکود بازار ندارد. در مقابل، مناطقی مانند ۹، ۱۰، ۱۷ و ۱۸، که ساخت‌وساز انبوه‌تری را تجربه کرده‌اند اما با محدودیت زیرساخت‌های خدماتی روبه‌رو هستند، احتمالاً در معرض نوسانات شدیدی خواهند بود که در برخی موارد ممکن است حتی به ضرردهی سرمایه‌گذاران میان‌مدت بینجامد.

نکته قابل تأمل، تغییر تدریجی تقاضا در مناطق شرقی و غربی شهر است. در منطقه ۵، ۲۲ و ۲۱ که عمدتاً مناطق توسعه‌یافته‌ یا در حال گسترش‌اند، سیگنال‌هایی از تقاضای مصرفی در کنار سرمایه‌ای دیده می‌شود. این ترکیب، اگر با تأمین خدمات شهری همزمان نشود، می‌تواند موجب فشار بر قیمت‌ها و رشد ناهماهنگ ارزش ملک در سطح منطقه گردد. به‌ویژه منطقه ۲۲ که با وجود زیرساخت‌های ناقص، با اقبال عمومی خریداران مسکن اول مواجه است، می‌تواند در نیمه دوم سال ۱۳۹۱ جهش غیرمنتظره‌ای را تجربه کند.

از سوی دیگر، سرعت صدور پروانه‌های ساختمانی در ماه‌های گذشته کاهش یافته که ناشی از سردرگمی در بخش مقررات و همچنین فشار اقتصادی بر شهرداری‌ها؛ که بیش از حد بزرگ شدند، برای افزایش درآمد از مسیر صدور تراکم بوده است. اگر این روند ادامه یابد، محدودیت عرضه به‌ویژه در مناطق ۴، ۷ و ۸ که در سال‌های گذشته رشد شتابانی داشتند، ممکن است منجر به افزایش قیمت زمین و درنتیجه واحدهای موجود شود. این موضوع نه‌تنها تعادل منطقه‌ای را برهم خواهد زد، بلکه تهدیدی برای سیاست توسعه متوازن شهری نیز تلقی می‌شود.

یکی از عوامل مؤثر در شکل‌گیری رفتار بازار، ساختار نامتوازن تقاضا است. هم‌اکنون فشار تقاضای بازار عمدتاً متوجه مناطق مصرفی نیست، بلکه روی نواحی با پتانسیل سرمایه‌گذاری متمرکز شده است. این تمرکز، در صورت نبود برنامه‌ریزی برای نوسازی مناطق فرسوده، منجر به افزایش فشار بر حاشیه‌های شهر و افزایش رشد حومه‌ای خواهد شد. از همین منظر، مناطق ۱۱ و ۱۲ با وجود زیرساخت‌های مناسب، همچنان در حاشیه توجه سیاست‌گذاری قرار دارند و بعید نیست در صورت استمرار این روند، فاصله آن‌ها با بازار اصلی بیش‌تر گردد.

در ادامه، باید به مسائل ساخت‌وساز و منابع انسانی پرداخت؛ به‌ویژه آن‌که بازار کار ساختمان به‌شدت درگیر تحولات جمعیتی و تغییر در ترکیب نیروی انسانی است.

یکی از متغیرهای کلیدی در تبیین آینده بازارهای املاک، مسئله کیفیت ساخت و وضعیت نیروی انسانی فعال در صنعت ساختمان است. مشاهدات میدانی نشان می‌دهد که در ماه‌های گذشته، با افزایش نرخ دستمزد کارگران ایرانی و افزایش تقاضای ساخت‌وساز در پروژه‌های انبوه، سهم کارگران مهاجر به‌ویژه از افغانستان، در پروژه‌های عمرانی شهر تهران رو به افزایش نهاده است. اگرچه این نیروی کار، نقش مؤثری در پوشش کمبودهای مقطعی نیروی انسانی ایفا کرده، اما جایگزینی فزاینده‌ی آن‌ها با نیروهای ماهر بومی، خطر کاهش استانداردهای فنی را جدی‌تر کرده است.

در شرایطی که کیفیت اجرایی سازه‌ها، تأسیسات، و نازک‌کاری نقش مستقیمی در دوام و ایمنی واحدهای مسکونی دارد، پایین آمدن سطح تخصص اجرایی و کاهش نظارت دقیق مهندسی، می‌تواند تبعاتی جدی در سال‌های آینده ایجاد کند. به‌ویژه در مناطقی مانند ۱۵، ۱۶ و ۱۸ که پروژه‌های مسکن انبوه دولتی یا مشارکتی در دست اجراست، نگرانی درباره دوام سازه‌ها و کیفیت مصالح در حال افزایش است. نبود سیاست مؤثر برای ارتقاء مهارت کارگران، یا نظارت سازمان‌یافته بر فرآیندهای اجرایی، می‌تواند به گسترش نارضایتی عمومی از کیفیت ساخت منجر شود.

از منظر نهادی نیز، سیاست‌های مسکن در ماه‌های گذشته از شفافیت لازم برخوردار نبوده‌اند. اگرچه برخی برنامه‌ها نظیر تسهیل مجوزدهی یا کاهش سهم مالیات برای پروژه‌های خاص مطرح شده‌اند، اما در عمل، نظام مجوزدهی در شهرداری‌های مناطق با بوروکراسی سنگین و تفاوت‌های سیاستی روبه‌رو است. به‌ویژه در مناطق میانی شهر همچون ۶، ۷، ۱۰ و ۱۱، نوسازی به‌واسطه عدم انطباق مقررات، موانع مالکیتی و کمبود تسهیلات، دچار وقفه شده و همین امر فشار ساخت را به سمت مناطق حاشیه‌ای یا نوساز منتقل کرده است.

از سوی دیگر، جهش نرخ ارز در ماه‌های گذشته، تأثیر غیرمستقیم اما شدیدی بر بازار مصالح ساختمانی گذاشته است. مصالح وارداتی مانند شیرآلات، لوازم بهداشتی، برخی انواع سرامیک و تجهیزات تأسیساتی، با رشد قیمت چند ده درصدی مواجه شده‌اند و حتی برخی کارخانه‌های داخلی نیز تولید را با احتیاط انجام می‌دهند. پیش‌بینی می‌شود که اگر نرخ ارز تثبیت نشود، هزینه تمام‌شده ساخت تا پایان سال جاری حدود ۱۵ تا ۲۵ درصد افزایش یابد و این مسئله مستقیماً خود را در قیمت فروش یا نرخ اجاره بازتاب خواهد داد.

به‌ویژه در مناطق با پروژه‌های مشارکتی پرشمار مانند ۲، ۴، ۵ و ۲۲، این افزایش هزینه می‌تواند ضربه جدی به روند تأمین مالی وارد کند. با توجه به آنکه پروژه‌ها اغلب بر مبنای پیش‌فروش تأمین نقدینگی می‌کنند، کاهش اطمینان خریداران و طولانی‌شدن فرآیند تحویل، می‌تواند موجب بی‌اعتمادی به بازار مسکن نوساز شود. همچنین در این مناطق، ساخت‌وسازهای بدون پیوست خدماتی، با افزایش جمعیت و کاهش سطح رضایت مواجه خواهند شد، که خود عاملی برای تضعیف بازار در بلندمدت خواهد بود.

علاوه بر مسائل اجرایی و اقتصادی، تغییرات الگوی سکونت نیز عامل دیگری در تغییر رفتار بازار خواهد بود. در سال جاری نشانه‌هایی از کوچک‌تر شدن خانوارها و تغییر ترجیحات مسکونی دیده می‌شود. افزایش تقاضا برای واحدهای کوچک در مناطق متوسط و غربی شهر، در کنار رکود بازار واحدهای لوکس متراژ بالا، می‌تواند سبب بازآرایی بازار و افزایش تقاضا برای بازطراحی یا تفکیک واحدهای موجود شود. اگر این تحول با هدایت سیاست‌گذار همراه نشود، ممکن است صرفاً به تقاضای انبوه برای بازسازی‌های غیرمجاز و موقت منجر گردد.

بنابراین، در جمع‌بندی بخش دوم می‌توان گفت که کیفیت ساخت، وضعیت نیروی کار، و جهش هزینه‌های ساخت سه مؤلفه مهم در تعیین آینده بازار املاک تهران هستند. در صورت عدم اصلاحات ساختاری، این سه‌گانه می‌تواند بازار را از درون دچار فرسایش کند و شکاف طبقاتی میان مناطق برخوردار و محروم را بیشتر نماید. تداوم این روند تا پایان سال جاری می‌تواند به جهش قیمت و افزایش نااطمینانی در میان خانوارها منجر شود.

در شرایطی که بازارهای املاک تهران از نوسانات فزاینده اقتصادی، ناهمگونی منطقه‌ای و تنش در بخش ساخت‌وساز متأثر شده‌اند، نمی‌توان از لزوم بازنگری در سیاست‌گذاری‌های شهری غافل ماند. آنچه در نیمه اول سال ۱۳۹۱ مشاهده می‌شود، ترکیبی از ناترازی تولید، آشفتگی نیروی انسانی، افزایش هزینه ساخت و تمرکز ساخت‌وساز در پهنه‌هایی است که از دیدگاه ظرفیت‌های شهری، آمادگی پذیرش این حجم از توسعه را ندارند.

این الگوی ساخت‌وساز، که به‌جای یک نوسازی هماهنگ در هسته‌های فرسوده شهر، به توسعه شتاب‌زده در نواحی مرزی و ناپایدار کشیده شده، بیش از آنکه حاصل تحلیل تقاضا و ظرفیت منطقه‌ای باشد، بازتابی از ناکارآمدی نظام مجوزدهی، عدم تطابق برنامه‌ریزی شهری با واقعیت‌های بازار و نبود مکانیسم‌های نظارتی برای هدایت تقاضاست. نتیجه آن شده است که برخی مناطق مانند ۲۲، ۵ و ۴ به شدت بارگذاری شده‌اند، بی‌آنکه زیرساخت متناسب یا پشتیبانی خدماتی قابل‌قبولی برای پاسخ‌گویی به جمعیت جدید داشته باشند.

در سوی دیگر، مناطقی چون ۶، ۱۰، ۱۱ و ۱۲، که از نظر زیرساخت شهری، دسترسی و اتصال به مرکز شهر در وضعیت مطلوبی قرار دارند، به‌دلیل فرسودگی کالبدی، پراکندگی مالکیت، یا ناکارآمدی سیاست‌های نوسازی، از مدار توسعه بازمانده‌اند. بی‌توجهی به این مناطق در برنامه‌های ساخت‌وساز، منجر به تداوم نابرابری‌های فضایی و تحکیم شکاف کالبدی میان شمال و جنوب شهر خواهد شد.

پیش‌بینی می‌شود که در صورت استمرار روند فعلی، رشد قیمت املاک تا پایان سال در برخی مناطق فراتر از ۲۵ درصد باشد، به‌ویژه در پهنه‌های غربی و شمال‌غربی. در مقابل، مناطقی از مرکز شهر حتی ممکن است با افت قیمت نسبی مواجه شوند، به‌ویژه اگر فشار هزینه‌های ساخت باعث توقف یا تعلیق پروژه‌ها شود. با این حال، رکود احتمالی در این مناطق، فرصتی برای ورود سیاست‌های بازآفرینی شهری خواهد بود؛ فرصتی که اگر نادیده گرفته شود، تبدیل به زوال شهری خواهد شد.

همچنین، باید هشدار داد که با حضور گسترده نیروی کار ارزان‌قیمت و فاقد مهارت فنی، سطح ایمنی و دوام بناها در حال کاهش است. این وضعیت در بلندمدت نه‌تنها هزینه نگه‌داری واحدهای مسکونی را افزایش خواهد داد، بلکه تهدیدی برای امنیت سکونتی نیز محسوب می‌شود. در غیاب نظارت فنی و آموزش مهارتی، بخش مهمی از ساختمان‌های امسال ممکن است در آینده‌ای نه‌چندان دور به چرخه فرسودگی زودرس وارد شوند.

در پایان، تأکید بر لزوم بازتعریف راهبردهای توسعه در سطح شهری، اجتناب‌ناپذیر است. در شرایط تورمی، که تخمین آن برای پایان سال جاری بین ۱۰ تا ۲۰ درصد است، نمی‌توان بازار املاک را به‌حال خود رها کرد. تمرکز برنامه‌ریزی باید به‌جای واگذاری آزادانه مجوز در هر منطقه، به‌سمت «درگیرسازی مرحله‌ای پهنه‌ها» حرکت کند؛ به این معنا که سیاست‌های توسعه به‌شکل تدریجی، هدفمند و متوازن مناطق مختلف را در نوبت قرار داده و فشار تقاضا را متناسب با ظرفیت‌ها تنظیم کنند.

اگر این اصلاحات ساختاری با همراهی دستگاه‌های اجرایی، نهادهای نظارتی، و مشارکت و تصدی‌گری مستقیم بخش خصوصی در نوسازی انجام نشود، احتمال آن وجود دارد که بازار املاک تهران در سال جاری وارد مرحله‌ای از رشد ناموزون، تورم ملکی و بی‌ثباتی در کیفیت سکونت شود. همین امروز باید نشانه‌های این عدم تعادل را جدی گرفت و مسیر آینده را نه بر پایه گمان، بلکه بر اساس منطق مکان و توان زیست‌پذیری طراحی کرد.

مطالب پرخواننده

شیکیتا گانای؛ پذیرش آن‌چه نمی‌توان تغییر داد

شیکیتا گانای؛ پذیرش آن‌چه نمی‌توان تغییر داد نویسنده: شهباز غفوری «شیکیتا گانای» (Shikata ga nai) عبارتی است ژاپنی که به‌سادگی می‌توان آن را به این معنا ترجمه کرد: «کاری نمی‌توان کرد» یا «چاره‌ای نیست». اما فراتر از یک جمله‌ی ساده‌ی تسلیم، این مفهوم در فرهنگ ژاپنی ریشه‌ای عمیق در واقع‌گرایی، تاب‌آوری و نگاه کاربردی به محدودیت‌های زندگی دارد. ژاپنی‌ها با گفتن این عبارت، در برابر شرایطی که فراتر از کنترل آن‌هاست، حالت پذیرش فعالانه‌ای اتخاذ می‌کنند. نه از سر انفعال، بلکه برای آن‌که نیروی ذهنی و عاطفی خود را بر آن‌چه می‌توان تغییر داد متمرکز کنند. در بسیاری از موقعیت‌ها، انسان‌ها با پدیده‌هایی روبه‌رو می‌شوند که خارج از اراده و اختیار آن‌هاست: از بلایای طبیعی تا اشتباهات تاریخی، بیماری، مرگ، شکست‌های ناگهانی یا بی‌عدالتی‌های ساختاری. در این موقعیت‌ها، انکار، خشم، یا مقاومت مداوم، تنها منجر به فرسایش ذهنی و سردرگمی بیشتر می‌شود. شیکیتا گانای، روشی برای مدیریت این واقعیت‌هاست؛ نه با فرار، بلکه با پذیرش خردمندانه. این پذیرش البته به معنای کنار کشیدن از اق...

میهن دوستی: تعلق، فردیت و همبستگی انسانی

میهن‌دوستی: تعلق، فردیت، و همبستگی انسانی نویسنده: شهباز غفوری میهن‌دوستی، در ساده‌ترین معنای خود، به احساسی از تعلق و علاقه به سرزمینی گفته می‌شود که فرد در آن زاده شده، زیسته یا به آن احساس خانه‌بودگی دارد. این احساس، برخلاف بسیاری از برساخته‌های ایدئولوژیک، نه محصول مهندسی اجتماعی بلکه بازتابی از تجربه‌ی زیسته، حافظه‌ی بدنی، خاطره‌ی جمعی و پیوندهای عاطفی انسان با مکان است. میهن‌دوستی برآمده از تماس طولانی‌مدت فرد با یک اقلیم، زبان، سبک زیست، فضای شهری، معماری، و روابط انسانی خاص است که در گذر زمان بدل به بخشی از موجودیت شخصی می‌شود، بی‌آنکه الزاماً مستلزم نفی دیگران یا حذف تفاوت‌ها باشد. این احساس، در شکل اصیل و طبیعی خود، هم‌زاد فردیت است. انسان می‌تواند به مکان خود دلبسته باشد، بی‌آنکه این دلبستگی را به نفرت از مکان‌های دیگر یا انسان‌های متفاوت ترجمه کند. درست برخلاف ملی‌گرایی که بر همگن‌سازی اجباری تکیه دارد، میهن‌دوستی به تفاوت‌ها احترام می‌گذارد؛ زیرا نقطه‌ی آغاز آن، فرد است نه «ملت» به‌مثابه یک کل انتزاعی. در میهن‌دوستی، فرد با تمام ویژگی‌های انسانی‌اش، از...

دومینوی سقوط پایتخت

دومینوی سقوط پایتخت، مصوبه «صدور پروانه ساخت در اراضی ذخیره» توسعه و نامانا با اولویت درآمدزایی نویسنده: شهباز غفوری چند روز پس از تصویب این مصوبه، نگرانی‌های متخصصان و دست‌اندرکاران عرصه‌ی شهرسازی دامن پایتخت را دربرگرفته است. هدف اعلام‌شده برای افزایش درآمدزایی و تسهیل ساخت در زمین‌هایی با وضعیت توسعه‌ای نامشخص، در عمل به سیاستی منجر شده که بدون بررسی فنی، امنیتی و محیط‌زیستی، زمینه‌ساز خسارت‌های طولانی مدت برای شهر خواهد بود. ارجحیت درآمد بر امنیت کالبدی: این طرح در شرایطی اجرایی شد که هیچ تضمینی برای ساخت ایمن ساختمان‌ها و تجهیزات خدماتی ارائه نمی‌دهد. پروانه‌هایی که صرفاً بر مبنای درآمد فروخته می‌شوند، بدون آنکه تکنولوژی مناسب مقاوم‌سازی، سیستم‌های ایمنی یا مانایی محیطی بررسی شده باشند، صادر می‌شوند. در نتیجه، ممکن است در مناطقی با خاک حساس یا در مرزهای خطر فرونشست یا ایستایی روبه‌رو شویم. نبود حضور کارشناسی شهرسازان: بررسی تأثیر نتیجه این تصمیم بر طراحی‌های شهری، زیرساخت و کیفیت عمرانی شهری، حتی به صورت حداقلی هم انجام نشده است. مهندسان عمران یا برنامه‌ریز...

بازسازی، نه بازمعماری

بازسازی، نه بازمعماری: تأملی بر مسابقه طراحی برای ساختمان شیشه‌ای نویسنده: شهباز غفوری ساختمان شیشه‌ای صداوسیما، از آثار ماندگار دفتر عبدالعزیز فرمانفرمائیان، تنها یک بنای اداری نیست؛ بلکه بخشی از حافظه‌ فضایی و رسانه‌ای ایران است. این ساختمان که در اواخر دهه ۱۳۴۰ طراحی شد، از نمونه‌های برجسته معماری بروتالیستی در سطح آسیا و حتی جهان به‌شمار می‌رود. ترکیب شفافیت مدرن در نمای شیشه‌ای با صراحت سازه‌ای بتن، در کنار نسبت‌های فضایی هوشمندانه، این اثر را به نمادی از آفرینش معماری در بستر فرهنگ ایرانی بدل کرده است. ساختار حجمی، نقشه‌ها و مواجهه دقیق این ساختمان با محورهای شهری پیرامون، نشان از درکی عمیق از هم‌نشینی عملکرد، فرم و معنا دارد. در چنین سطحی از اصالت و استناد، هرگونه اقدام برای بازتعریف فرم یا برگزاری مسابقه‌ طراحی می‌تواند با خطر کاستن از لایه‌های حافظه‌ معماری همراه شود. رویکرد بازسازی در اینجا نیازمند دقتی فراتر از نوآوری است؛ و وفاداری به اصالت را طلب می‌کند. اعلام استفاده از الگوی مسابقه معماری برای بازسازی این بنا از سوی نهادهای متولی، و ارجاع به ت...

میهن دوستی و ملی‌گرایی؛ دو رویکرد متفاوت به تعلق و هویت

میهن‌دوستی و ملی‌گرایی؛ دو رویکرد متفاوت به تعلق و هویت نویسنده: شهباز غفوری میهن‌دوستی و ملی‌گرایی، دو مفهومی هستند که در نگاه نخست، شباهت‌های زیادی به هم دارند، اما در باطن، تفاوت‌هایی بنیادین و تعیین‌کننده میان آن‌ها وجود دارد. این دو رویکرد، هر یک نحوه‌ای متفاوت از فهم تعلق به مکان، هویت جمعی، و نقش فرد در اجتماع را عرضه می‌کنند؛ تفاوتی که نه تنها در حوزه نظری، بلکه در عمل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز پیامدهای عمیقی دارد. در این یادداشت، به مقایسه‌ی این دو مفهوم می‌پردازیم تا بتوانیم روشن‌تر دریابیم که چرا تمایز میان میهن‌دوستی و ملی‌گرایی بیش از آن‌که ظاهری باشد، ماهوی است. در اصل، میهن‌دوستی احساسی است طبیعی، زیسته، و ریشه‌دار در تجربه‌ی فرد با مکان و زمان. فرد میهن‌دوست، محل تولد، زیست، و خاطرات خود را دوست دارد، بی‌آنکه این دلبستگی مستلزم حذف یا انکار دیگران باشد. میهن‌دوستی بر پایه‌ی احترام به فردیت هر انسان شکل می‌گیرد و فرد را در مرکز تجربه قرار می‌دهد. برعکس، ملی‌گرایی ساختاری ایدئولوژیک است که هویت جمعی را به شکل انتزاعی و یکپارچه تعریف می‌کند و افراد ر...

هفده اصل زیبایی‌شناسی ایرانی

۱۷ اصل زیبایی‌شناسی ایرانی نویسنده: شهباز غفوری زیبایی‌شناسی ایرانی نه مجموعه‌ای پراکنده از سلیقه‌ها و ذوق‌ها، بلکه شبکه‌ای ژرف و پیوسته از ادراک، معنا، فرهنگ و تجربه تاریخی است. در طول هزاران سال، از خط میخی ایلامی تا کاشی‌کاری صفوی، از باغ ایرانی تا خوشنویسی نستعلیق، و از خانه‌ای روستایی تا آیین‌های مردمی، نوعی نگاه ویژه به زیبایی در ایران شکل گرفته که با واژگان غربی به‌تمامی قابل وصف نیست. این یادداشت، با تکیه بر واژگان فارسی اصیل و تحلیل مفهومی، تلاش می‌کند ۱۷ اصل بنیادین این زیبایی‌شناسی را بازشناسایی و طبقه‌بندی کند؛ اصولی که نه تنها ریشه در رسوم دارند، بلکه همچنان قابلیت تفسیر و به‌کارگیری در هنر، طراحی، معماری و فرهنگ معاصر ایران را دارا هستند. نظام زیبایی‌شناسی ایرانی را باید نه صرفاً در جلوه‌های بصری، بلکه در ساختار ذهنی و هستی‌شناختی فرهنگ ایرانی جست. به همین دلیل، هر اصل معرفی‌شده، هم به‌مثابه یک تجربه حسی و هم یک نگرش وجودی قابل درک است. در ادامه، این ۱۷ اصل با شرح دقیق، تحلیل معنایی و جایگاه فرهنگی‌شان معرفی می‌شوند. ۱. زاستار (هم‌آوایی با خلقت): این اصل...

حافظه‌ای که زنده نیست

حافظه‌ای که زنده نیست نویسنده: شهباز غفوری نظم ذهنی، برای بسیاری، از طریق ثبت و طبقه‌بندی پیوسته‌ی افکار و ایده‌ها حاصل می‌شود. عده‌ای برای این منظور به سراغ سیستم‌های یادداشت‌برداری دیجیتال می‌روند؛ ساختارهایی که نوشتن را به معماریی از پوشه‌ها، پیوندها و بازیابی‌های بعدی بدل می‌کنند. در نگاه نخست، چنین سامانه‌ای نشانه‌ای از کنترل ذهنی، دقت فکری، و پایداری معناست. اما زیر این ساختار منظم، روندی پنهان جریان دارد: ایستایی تجربه و مرگ تدریجی تفکر در لحظه. ذخیره‌سازی، اگر به عادت تبدیل شود، به‌جای اینکه به گسترش ظرفیت ذهنی منجر شود، به تمرکز بر گذشته‌هایی می‌انجامد که دیگر نه واقعی‌ هستند، نه مفید. آنچه روزی به انگیزه‌ای زنده پیوند داشت، حالا در قالب فایل‌ها و پوشه‌هایی بی‌جان قرار گرفته است که تنها به شرط مراجعه‌ای دوباره، دوباره فعال می‌شوند و اغلب هرگز نمی‌شوند. ذهن، در این مسیر، از زیستن در اکنون بازمی‌ماند و به مدیریت انبارهای شناختی مشغول می‌شود. هر نوشته‌ای، به‌محض آن‌که برای بایگانی تولید شود، بخشی از قابلیت سیال خود را از دست می‌دهد. ایده‌ها، به‌جای اینکه ابزارهای ح...

کربن صفر: فراتر از اصول معماری احیاگر

فراتر از کربن صفر: اصول معماری احیاگر نویسنده: شهباز غفوری مفهوم ساختمان‌های کربن صفر؛ یعنی سازه‌هایی که به‌اندازه انرژی مصرفی خود تولید می‌کنند، گامی مهم در مسیر معماری مانا محسوب می‌شود. با این حال، در مواجهه با چالش‌های پیچیده اقلیمی، صنعت معماری به سمت چشم‌اندازی بلندپروازانه‌تر حرکت کرده است: معماری احیاگر. طراحی احیاگر تنها به کاهش آسیب قانع نیست؛ هدف آن بازسازی و غنی‌سازی اکوسیستم‌ها، ارتقای کیفیت زندگی انسان و تقویت پیوندهای اجتماعی است. در این دیدگاه، ساختمان‌ها نه موجودیت‌های منفعل، بلکه بازیگرانی فعال در بهبود محیط زیست تلقی می‌شوند و نگرشی جامع به پایداری ارائه می‌کنند که فراتر از معیارهای انرژی است و شامل تنوع زیستی، چرخه‌های آب، مصالح و رفاه اجتماعی نیز می‌شود. اگر پایداری به کاهش آسیب تمرکز دارد، احیاگری به مشارکت مثبت می‌اندیشد. معماری احیاگر ساختمان‌ها را به عنوان عاملان اکولوژیک و اجتماعی در نظر می‌گیرد؛ سازه‌هایی که می‌توانند کربن جذب کنند، خاک را بازسازی کنند، آب را تصفیه کنند و سلامت ذهنی و جسمی کاربران را ارتقا دهند. این تغییر پارادایم نشان‌دهنده درکی ...

زبان‌شناسی مفاهیم کلیدی در شهرسازی

زبان‌شناسی مفاهیم کلیدی در شهرسازی نویسنده: شهباز غفوری زبان به عنوان نظامی از نشانه‌ها و معانی، نه تنها ابزار انتقال مفاهیم است بلکه در شکل‌گیری فهم ما از جهان و فضای زیست‌شده‌مان نقش بنیادی دارد. در حوزه شهرسازی، واژگان و مفاهیم کلیدی همچون بافت ، توسعه ، زیرساخت ، محله ، فضا ، هویت ، و پایداری تنها تعاریف فنی نیستند؛ بلکه حامل بار معنایی، تاریخی و گاه ایدئولوژیک هستند که بر تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌های شهری اثرگذارند. زبان‌شناسی به ما این امکان را می‌دهد که به ریشه‌های معنایی این مفاهیم بازگردیم و نحوه شکل‌گیری، تحول و کاربست آن‌ها را در گفتمان حرفه‌ای و عمومی تحلیل کنیم. بسیاری از اصطلاحات رایج در ادبیات شهرسازی، به ویژه در ترجمه و اقتباس از منابع غربی، دچار تغییر معنا یا کج‌فهمی شده‌اند که در نهایت به انحراف تصمیم‌گیری‌ها در برنامه‌ریزی و طراحی شهری منجر می‌شود. به عنوان مثال، واژه بافت در زبان فارسی بار معنایی خاصی دارد که در ترکیب با اصطلاحات تخصصی نظیر بافت فرسوده یا بافت تاریخی گاه دچار ابهام می‌شود. در حالی که در زبان انگلیسی واژه‌ه...

مصالح زنده: میسلیوم، جلبک و کامپوزیت‌های باکتریایی

مصالح زنده: میسلیوم، جلبک و کامپوزیت‌های باکتریایی نویسنده: شهباز غفوری مفهوم مصالح زنده مرز میان زیست‌شناسی و ساخت‌وساز را دگرگون کرده است. برخلاف مصالح سنتی که ماهیتی بی‌جان و ایستا دارند، مصالح زنده قادر به رشد، سازگاری و حتی خودترمیمی هستند. این مصالح با بهره‌گیری از میکروارگانیسم‌ها، سلول‌های گیاهی و سایر عوامل زیستی، سامانه‌هایی پاسخگو و احیاگر برای محیط ساخته‌شده ایجاد می‌کنند. میسلیوم، جلبک و کامپوزیت‌های باکتریایی به‌عنوان نامزدهای پیشرو در آینده طراحی زیست‌یکپارچه در حال ظهورند و تولید کم‌کربن، چرخه‌های حیات بسته و ویژگی‌های زیبایی‌شناسانه نوینی را ارائه می‌دهند که مرز میان طبیعت و معماری را محو می‌سازد. میسلیوم: شبکه‌های قارچی به‌عنوان عناصر سازه‌ای میسلیوم، شبکه ریشه‌ای قارچ‌ها، به‌عنوان ماده‌ای سبک و زیست‌تخریب‌پذیر برای ساخت‌وساز مورد توجه قرار گرفته است. زمانی که بر روی ضایعات کشاورزی پرورش یابد، به پانل‌هایی متراکم و اسفنج‌مانند تبدیل می‌شود که ذاتاً مقاوم در برابر آتش و عایق حرارتی هستند. امروزه کامپوزیت‌های میسلیومی در بسته‌بندی و سازه‌های مو...