انتقاد به مصوبه «بررسی ساختوسازهای منطقه ۱» تهران، فقدان پیگیری، شفافیت و خسارات واقعی
نویسنده: شهباز غفوری
چند ماه پس از تصویب این مصوبه در شورای شهر تهران، وعده انتشار یک طرح مطالعاتی جامع برای بررسی وضعیت ساختوسازهای منطقه ۱ با استقبال اولیه کارشناسان مواجه شد. انتظار میرفت همراه با آن تحقق واقعی شفافیت، پاسخگویی عمومی و کنترل تخلفات ساختمانی آغاز شود. اما امروز، نه خبری از نتایج منتشرشده است و نه تغییر ملموسی در عملکرد نهادهای اجرایی دیده میشود.
فقدان نهاد مستقلِ پایش و انعکاس نتایج:
نخستین و اساسیترین نقد به این مصوبه، عدم ایجاد نهادی مستقل و تخصصی برای بررسی دادهها و اعلام نتایج است. شهرداری تنها مأمور به انجام مطالعات قرار گرفت، اما مرجعی برای تأیید صحت و شفافیت اطلاعات تعریف نشد. در چنین شرایطی، حتی اگر مطالعات با دقت انجام شده باشند، برای شهروندان و ناظران عمومی تنها یک پرسش باقی میماند: چرا این نتایج در اختیار عموم قرار نمیگیرد؟ آیا قرار است دادهها بهصورت محرمانه در دفاتر شهرداری خاک بخورند؟
عدم اتصال به قانون و تصمیمسازی:
حتی پیشبینی اولیه مبنی بر اینکه این مطالعه زمینهساز اصلاح ساختار صدور پروانهها و کاهش تراکم غیرمجاز شود، تحقق نیافته است. هیچ دستوری برای لغو پروانههای فاقد ضابطه صادر نشده، و ساختوسازهای غیرمجاز در منطقه همچنان ادامه دارد. این وضعیت منجر به تراکم بیرویه میشود، به ویژه در محلاتی که پیش از این زیرساخت شهری مناسبی برای توسعه نداشتند.
افزایش فشار بر ساکنان و زیرساختها:
افزایش تراکم بدون برنامهریزی، پیامدهای ملموس دارد: ترافیک شدیدتر، کمبود جای پارک و فشار مضاعف بر شبکههای آبی، برق و فضای سبز. در حالی که وعدهها حاکی از اصلاح بود، امروز مردم در معابر شلوغ، ایستگاههای مترو و اتوبوسهای پرجمعیت گرفتارند. این وضعیت نهتنها کیفیت زندگی را کاهش داده، بلکه سرچشمهی نارضایتیهای روزمره شده است.
تخریب فضای سبز و کاهش ارزش اکولوژیک:
در توافق با مخاطبان محلی، بسیاری از ساختوسازها با حذف درختان و فضای سبز همراه بودهاند. این اتفاق به ویژه در حاشیه پارکها و باغهای کوچک منطقه تشدید شده، در حالی که ادعاها بر تقویت سیمای سبز منطقه تأکید داشت. نتیجه امروز، نه تنها کاهش جلوههای بصری بلکه افزایش آلودگی هوا و مشکلات محیطزیستی است.
غیاب فرآیند مشارکتی و نظارت اجتماعی:
فرآیند مطالعاتی این طرح چنان طراحی نشده که منجر به مشارکت مردم شود. هیچ جلسه عمومی، بازخورد یا سخنرانی درباره نتایج آن برگزار نشده است. اگر مطالعات در اتاقهای بسته باقی بمانند و امکان نقد و پیشنهاد عمومی وجود نداشته باشد، دیگر چه ضرورتی دارد که شفافیت مدیران شهری تبلیغ شود؟
پیامدهای اعتمادزدایی:
اعتماد عمومی به مدیریت شهری به واسطه هندسهای از مطالعات نمایشی و وعدههای بیعمل کاهش مییابد. وقتی اجرای مصوبهای نمایشی باشد؛ وقتی شهرداری و شورا وعده دهند اما هیچ ضمانت عملی در اجرا وجود نداشته باشد؛ چه انگیزهای برای مردم و شهروندان باقی میماند؟ این وضعیت ممکن است زمینهساز بیاعتمادی گسترده شود؛ فرآیندی که میتواند اعتبار نهادی را تحتالشعاع قرار دهد.
پیشنهادهای اصلاحی:
- پایش نتایج توسط نهاد مستقل (مثلاً سازمان نظاممهندسی یا مرکز پژوهشی دانشگاهی).
- انتشار گزارشهای رسمی همراه با آمار و جداول در پرتال شهرداری.
- تعیین برنامه عملیاتی برای کنترل ساختوسازهای غیرمجاز.
- برگزاری جلسات عمومی برای دریافت واکنش و انتقاد شهروندان.
- ارائه ضمانت اجرایی واضح – مانند توقیف پروانههای مشکوک یا جریمه ساخت غیرمجاز.
جمعبندی:
اگر میخواهیم این مصوبه انصافاً به نقطه آغازی برای شفافیت و اصلاح مدیریت شهری تبدیل شود، لازم است ساختار اجرایی آن تقویت شود. بدون اقدامات عملی، این مصوبه در بدترین حالت تبدیل خواهد شد به نمادی از شعارهای بیپشتوانه و مطالعات نمایشی. زمانی میتوانیم از «شهروندمحوری» و «پایداری شهری» (همان مانایی شهری در ادبیات شهرداری) سخن بگوییم که مطالعات علمی بتوانند لنگر تصمیمسازی و رفتار نهادها شوند، نه صرفاً برگههایی برای آرشیو.